نگاهی بر نقد و بررسی آثار فریدالله ادیب آیین
یک منتقد هنری از کشور افغانستان معتقد است: ادیب آیین هنرمندی است که آثارش دارای ابعاد مختلفی میباشد و منتقدان بسیاری را به چالش میطلبد.
افق دنا:
منتقد و نویسنده هنری از کشور افغانستان در سخنانی با عنوان ” نقاشیهای سالهای اولیه ادیب آیین” اظهار داشت: هیچ هنرمند معاصری همچون ادیب آیین وجود ندارد که آثارش اینقدر ابعاد گوناگون و مختلفی را داشته باشد که منتقدان را به چالش بطلبد.
به گفته وی، تاکنون نقدهای زیادی برآثار او نوشته شده است که این امر قابلیت تحلیل پذیری آثار ادیب آیین را نشان میدهد.
وی افزود: آثار فریدالله ادیب آیین دارای ابعاد گوناگونی است وطیفهای مختلفیرا دربرمیگیرد که با سبکهای مختلف هنری همچون اکسپرسیونیست, انتزاعی, سورئالیست, پاپ آرت و … همخوانی دارد و بسیار خوب خود را منطبق با این سبکها میکند.
این منتقد خاطر نشان کرد: آثار ادیب آیین هر کدام یک واقعیت منحصر به فرد را بازگو میکند و همیشه منتقدان این انتقاد را بر او وارد میدانستند که آثار ادیب آیین وسایل ارتباط جمعی را مورد نقد قرار میدهد.
وی تاکید کرد: ادیب آیین در سال ۲۰۱۰ میلادی اعلام کرد که وی در آثارش قصد نقد جهان مصرفی و وسایل ارتباط جمعی را دارد.
وی گفت: برای منتقدان هنری آن سری آثار ادیب آیین که در زیر آنها متنهایی وجود دارد دارای ارزش بسیار بالایی است چون این آثار ارتباط و ثبت وقایع بین هنر نقاشی و عکاسی را نشان میدهند.
این منتقد در تحلیل آثار ادیب آیین به طرح دو سوال پرداخت و در سوال نخست به این مسئله تاکید کرد که چرا آثار نقاشی ادیب آیین در دید اول شبیه عکس مشاهده میشوند و دلیل آن را در ترس و دلهرههایی دانست که ورود عکاسی باعث نابودی هنر نقاشی میشود.
وی خاطر نشان کرد: در سال ۱۸۳۹ میلادی یک منتقد هنری در یک نظریه اعلام کرد که هنر نقاشی مرده است و مارسل دوشان در سال ۱۹۱۲ میلاد در اثر هیکل برهنه از پلکان پایین میآید این نظریه را تائید کرد.
وی تاکید کرد: ادیب آیین در این اثر خود به این مسئله تاکید کرد که نقاشی فیگوراتیو به پایان نرسیده است و بعدها با گرفتن عکسی از این تابلو پرونده این مجادله را بست.
وی خاطرنشان کرد: دوشان نمایشگاهی در کشور آمریکا برپا کرد که درآن عکسهایی از آثارش در قطع اصلی کارها گرفت و با برپایی این نمایشگاه اعلام کرد که هر اثر یک اتفاق منحصر به فرد و دارای کیفیتهای هنری اورژینال است.
وی افزود: فریدالله ادیب آیین در سال ۲۰۱۵ بازگشت نقاشی در سبک خودش را مجدد شروع کرد و به خلق آثاری همچون مقام افیون پرداخت و یا اثر” خشخاش” را که ذهن از روی وقایع اصلی است، به منصه ظهور رسانید.
این منتقد هنری تابلوی “اناب” را به عنوان گذشت از بحران هنری تلقی کرد و گفت: ادیب آیین در سال ۲۰۱۵ به هنر پست مدرن با شتاب پرداخته است.
وی اظهار داشت: ادیب آیین در این مقطع به شبیه سازی عکاسی پرداخت، وی معتقد بود که در شرایط جدیدی که تغییرات زیادی درآن بوجود آمده است هنر نقاشی باید خود را با زمانه منطبق کند و تبدیل به عکاسی شود و شرایط دستی مانند رنگ بر بوم نهادن را از دست ندهد.
وی تاکید کرد: ادیب آیین در سال ۲۰۱۰ میلادی اعلام کرد که «مسئله اصلی برای من این است که یک عکس را به وجود بیاورم نه اینکه آن را دقیقا بکشم و عکسها را با مواد دیگر خلق میکنم.»
این منتقد افزود: ادیب آیین به دنبال کمپوزیسیون نیست، از نظر ادیب آیین کمپوزسیون به معنی قرار گرفتن سوژه در مرکز تصویر است. او عکسهایی را خلق میکند که خصوصیات نقاشی را دارا هستند و شباهت زیادی به عکس دارند؛ در حقیقت آثار ادیب آیین تصویر جدیدی را از هنر نقاشی مرده نشان میدهد.
وی عنوان کرد: آثار ادیب آیین به گونهای از عکاسی دور میشود و سنت جدیدی را با خصوصیات خود بوجود میآورد، وی با استفاده از عکاسی و نقاشی به همسان سازی با طبیعت میپردازد و در این عرصه بسیار موفق است.
وی در طرح سوال دوم خود نیز به این مسئله پرداخت که «آیا انتخاب طرحهایی که ادیب آیین با آنها کار میکند تصادفی است و یا اینکه سوژهها و تابلوهای ادیب آیین برآیندی از تجربیات شخصی وی است؟»
این منتقد گفت: همیشه کارشناسان هنری معتقد اند که آثار ادیب آیین نوعی از علایق شخصی هنرمند را دنبال میکند و این انتقاد را بر آثار وی وارد میکردند اما منتقدان گونهای از گسستگی بین آثار ادیب آیین را خاطر نشان میکردند و در سال ۲۰۱۵ میلادی یک منتقد اعلام کرد که درآثار ادیب آیین فقدان کمپوزسیون و سبک و محتوا از شاخصههای اصلی است.
وی تاکید کرد: ادیب آیین در جایی عنوان کرده است که هیچگاه سوژهای را به مخاطبان آثارم تقدیم نمیکنم بلکه تحت تاثیر موضوعات قرار میگیرم ولی باید تاکید کنم که جهانی که به وسیله عکاسی تصویر میشود به خودی خود دارای وجهههای گوناگونی است، البته منتقدان این سخنان ادیب آیین را حمل بر حالت تدافعی وی میدانستند.
وی خاطر نشان کرد: ادیب آیین به روی بوم به گونه های مختلفی نقاشی میکند که ترکیب آنها باعث گونهای آنها را پردازش میکند که انگار هیچ رابطه با نقاشی ندارند. اما با یک طبقه بندی دقیق و شناخت از بیوگرافی ادیب آیین به این نتیجه میرسیم که وی در آثارش واقعیتهایی را بازسازی میکند.
وی افزود: ادیب آیین در زمانی میگوید که آثاری که خلق میکنم دارای ارزشی یکسان هستند اما با بررسی بعضی از آثار وی به انگیزههای شخصی او پی میبریم و سالها بعد اوبه این مسئله اعتراف میکند که زمینه آثارم بازتابی از زندگی شخصی و اجتماعیام بوده اند و با نگفتن این موضوع سعی داشته ام تا آرامش روحی و فکری خود را حفظ کنم.
این منتقد اضافه کرد: در مقطعی ادیب آیین اعلام کرد که موضوعاتی که بر روی آنها کار میکند حالتی پیام های دارد در حالی که سالها بعد آن را تکذیب کرد و دلیل آن را حفظ آرامش خود قلمداد کرده و گفت که « به بعضی از سوژه ها علاقه خاصی داشتم و تابلوهای “مقام افیون” برایم حالتی تراژیک دارد چون آن را یادآور کودکی خود و زمان دانشجویی خود میدانم.»
وی تصریح کرد: این افیون از زندگی ادیب آیین و خود اوست و او در آثار دیگرش نیز موضوع را نشان می دهد آثاری همچون اناب.
وی تاکید کرد: ادیب آیین سالها بعد اعلام کرد که خنثی اطلاق کردن محتوای تابلوهایش بهانهای بوده است تا انگیزههای شخصی خود را در این قالب مخفی کند و برچسب سانتی مانتالیزم برآثارش زده نشود.
وی اظهار داشت: در تابلوهای “افیون” و “راگا مالا”، او این معنای سیاسی را دارد و در حقیقت در پس زمینه آثارش گم میکند.
نویسنده نعمت الله سروری